چه کسی باید وزیری که ۷ سال خانهسازی برای مستضعفان را تعطیل کرد به دادگاه بکشاند؟
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۴۹۹۱۹
به گزارش حوزه تشکلهای دانشگاهی خبرگزاری فارس، انجمن اسلامی دانشجویان ۱۳۴۸ دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی به رئیس دستگاه قضا پیرامون تخریب خانه بانوی بندرعباسی نوشت: این چگونه عدالتیست که تیغش برای پیرزنی کوخنشین، بُرَّنده و بیملاحظه است اما برای آقازادهای، در مقام پدری مهربان و دایهای دلسوز است!
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله:
«مَنْ شَهِدَ رَجُلًا ینادی یا مُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ»
کسی که شاهد دادخواهی مسلمانی باشد و به وی پاسخ ندهد، مسلمان نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی
رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
حادثه رخ داده در بندرعباس احساسات ملتی را جریحهدار کرده که سال ۵۷ در برابر ظلم و استبداد و نابرابری پهلوی قیام کردند و سالهای بعد نیز در برابر ظلم و استکبار بزرگ گردنکشان تاریخ ایستادهاند.
حضرت آیتالله هم اکنون نوبت به آزمون سخت قوهقضاییه رسیده است، چشمها به قوهقضائیه خیره شده و گوشها به دهان شماست!
این چگونه عدالتیست که تیغش برای پیرزنی کوخنشین، بُرَّنده و بیملاحظه است اما برای آقازادهای، در مقام پدری مهربان و دایهای دلسوز است!
این یکی اگر خلاف کند باید بلافاصله حکم مجازاتش اجرا شود و برای آن یکی باید چندین ماه مذاکره فشرده انجام شود تا حضرات رضایت دهند ملکشان روزانه ۱ سانتیمتر تخریب شود و خدای ناکرده روح لطیفشان خدشهدار نشود!
قانون و عدالت حکم میکند دولتمردانِ گزافهگو و مسئولین نهادهای حامی مستضعفان را که فقط در تریبونها خادم ملت هستند، به دادگاه بکشانید و بازخواست کنید که چرا متن صریح اصل سی و یکم قانون اساسی را سالهاست معطل سیاسیکاری و ندانمکاری خود کردهاند؟!
چه کسی باید وزیر مستکبر و گردنکشی را که ۷ سال خانهسازی برای مستضعفین را که وظیفه قانونی دولت جمهوریاسلامیاست تعطیل کرد به دادگاه بکشاند!؟
وزیری که هماکنون طلبکارانه در جراید مصاحبه میکند و مدعی ساختن کشوری جدید است! وای به آن کشور و وای به آن مردم!
چه کسی باید به رفتار فاجعهبار ماموران شهرداری رسیدگی کند؟ مامورانی که گویا شرط ورودشان به شهرداریها تعطیلی انسانیت و وجدان است، روزانه دهها فیلم از برخورد غیرانسانی این ماموران با مردمی که عمدهشان محرومین کشورند منتشر میشود و هزینهی اجتماعی گزافی را بر دوش رنجدیده جمهوری اسلامی سوار میکند.
نهادهایی که به اسم مستضعفین و امام مستضعفین شکل گرفتهاند کجا هستند که زنی باید در لجنزاری کوخی چند متری بسازد و برای تخریب این کوخ خودش را بسوزاند! کجاست بنیاد مسکن؟ کجاست بنیاد مستضعفان؟ کجاست کمیته امداد امام خمینی(ره)؟ کجاست ستاد اجرایی فرمان امام(ره)؟ چه کسی باید از اینها حساب بکشد؟!
رئیس دستگاه قضا! کاخهای مستکبرین سال ۵۷ را تسخیر کردند که کوخها را آباد کنند یا خود در آن بنشینند و ملت را به دعوای ساختگیشان با یکدیگر مشغول کنند؟
بدانید که امروز چشم امید مردمی که سالهاست با خون خود از انقلابِ امامِ محرومان و مستضعفان دفاع کردهاند به شما دوخته شده تا حقِ ناحق شدهشان را بستانید.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جمهوری اسلامی بندرعباس چه کسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۴۹۹۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره تیرباران اولین وزیر زن در ایران
ساعت یک و سی دقیقهی بامداد پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ اسفند فرخرو پارسا (۱۳۰۱-۱۳۵۹) وزیر آموزش و پرورش کابینهی هویدا توسط دادگاه انقلاب مفسد فیالارض تشخیص داده و در زندان اوین تیرباران شد. روابطعمومی دادستان کل انقلاب اسلامی ایران در بامداد همان روز اعلام کرد که اسفند فرخرو پارسا وزیر اسبق آموزش و پرورش ساعت یک و نیم بامداد امروز تیرباران شدند.
متن اطلاعیهی روابطعمومی دادستانی کل انقلاب که در اختیار روزنامهی کیهان (۱۸ اردیبهشت ۵۹) قرار گرفت در مورد تیرباران پارسا به این شرح بود:
«اسفند فرخرو پارسا: وی طبق رای شعبهی اول دادگاه انقلاب اسلامی که در وقت فوقالعاده تشکیل شد به جرم حیف و میل و غارت بیتالمال و اشاعهی فساد و فحشا در فرهنگ مملکت با به کار گماردن افراد هرزه در سمتهای مهم وزارتی و ترتیب دادن اردوگاههای اختلاطی و زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی از ائمهی کفر و ضلال و از مصادیق روشن مفسدین فیالارض تشخیص داده و مطابق نص صریح قرآن وی را محکوم به اعدام و استرداد کلیهی اموال منقول و غیرمنقول محکوم شد.»
نحوهی دستگیری
فرخرو پارسا در شامگاه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۵۸ یعنی درست یک سال پس از انقلاب وقتی در منزل دختر و دامادش به سرمیبرد توسط پاسداران انقلاب دستگیر شد. روزنامهی اطلاعات فردای آن روز در این باره نوشت: «وی که اسفند خانم نام دارد، دیشب زمانی که به اتفاق شوهرش سرلشکر بازنشسته شیرینسخن در منزل دامادش واقع در فرمانیه بودند دستگیر گردید. فرخرو پارسا پس از دستگیری به کمیتهی مرکزی انتقال یافت.»
سخنگوی کمیتهی مرکزی نیز در مورد دستگیری او گفت: «به ما اطلاع داده شده بود که وزیر آموزش و پرورش کابینهی هویدای معدوم در تهران دیده شده است. ما بلافاصله در این زمینه تحقیق کردیم و سرانجام پاسداران آگاه شدند که وی به اتفاق شوهرش سرلشکر شیرینسخن در منزل دامادشان به سر میبرد. پاسداران با آگاهی از این موضوع با حکم دادستانی به منزل داماد اسفند خانم مراجعه کردند. هنگام مراجعه پاسداران فرخرو پارسا مقاومت میکند، ولی پاسداران سرانجام او را به اتفاق شوهرش به کمیتهی مرکزی انتقال دادند.» (اطلاعات ۱۸ بهمن ۵۸)
آخرین دفاع
در نیمهی اردیبهشت ۱۳۵۹ پارسا در آخرین دفاع خود پس از ۹ جلسه محاکمه که در شعبهی اول دادگاه انقلاب برگزار میشد از امام خمینی تقاضای عفو کرد. او گفت:
«از فرصتی که به من برای آخرین دفاع از خودم داده شده است متشکرم. در طول خدمت چندینسالهام در سمت وزیر آموزش و پرورش همواره سعی میکردم که بهترین معلمان را به خدمت آموزش و پرورش درآورم. من سعی کردم کتاب انقلاب سفید شاه مخلوع را که به صورت [ناخوانا]درآمده بود از برنامهی درسی دانشآموزان حذف نمایم. تمام سعی من در طول خدمتم این بود که برنامههای آموزشی و پرورشی دانشآموزان را بهبود بخشم و کوشش میکردم دانشآموزان به موازات فراگرفتن دروس خود با حرفه و صنعت و فنون نیز آشنا شوند... سخنان من در جمع مدیران مدارس مذهبی که یکی از شاکیان من در دادگاه آن را عنوان کرد به این صورت بود که من در آن جلسه دربارهی حجاب زنان گفتم که حجاب نباید مانع فعالیتهای اجتماعی زنان گردد. در آن زمان دختران مدارس مذهبی در فعالیتهای ورزشی اصلا شرکت نمیکردند. من در تمام بخشنامههای خود زنان معلم را به پوشیدن لباسهای سنگین و با حجاب دعوت میکردم. در مورد شکایت مدیر مدرسهی نرسی از من باید بگویم پروندهی این مدرسه و علت بستن آن را باید دادگاه دقیقا مورد مطالعه قرار دهد. من در این دادگاه بیش از هر چیز اعتقاد به حقیقت دارم. اکنون من به عفو امام چشم دوختهام و امید دارم دادگاه عدل اسلامی و با اینکه وزرایی را که جزو مهرههای حساس مملکتی و همچنین از مهرههای حساس حزب رستاخیز بودند بخشیده است مرا نیز شامل عفو امام بنماید.» (کیهان: ۱۵ اردیبهشت ۵۹)